دل، از غم فاطمه توان دارد؟ نه ..... وز تربت او کسی نشان دارد؟ نه

آن تربت گمگشته به بر، زواری ..... جز مهدی صاحب الزمان دارد؟ نه

.....

حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود ..... خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ایکه بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه ..... گردنت را میشکست، آنجا اگر عباس بود

.....

یا فاطمه جان!
یاریمان کن؛ در انتظار روزی که فرزندت بیاید تا انتقام صورت نیلی ات را بگیرد، ثابت قدم بمانیم..

.....

منم زینب که بی دلدار مانده است ... به قلبم خون به چشمم خار مانده است
نگاهم خیره می ماند همیشه ....... به آن خونی که بر دیوار مانده است

.....

سر فصل کتاب آفرینش زهراست ..... روح ادب و کمال بینش زهراست
روزی که گشایند در باغ بهشت ....... مسئول گزینش و پذیرش زهراست

.....

از فاطمه اکتفا به نامش نکنید ..... نشناخته توصیف مقامش نکنید
هر کس که در او محبت زهرا نیست ..... علامه اگر هست سلامش نکنید

.....

بر حاشیه برگ شقایق بنویسید ..... گل تاب فشار در و دیوار ندارد
                                                                          السلام عليك ايتها الصديقة الشهيدة

.....

الا طلیعه ی کوثر سفر بس است؛ بیا .... غروب غربت مادر سفر بس است؛ بیا
بیا که چشم براهت نشسته خاک بقیع ... به جان فاطمه دیگر سفر بس است؛ بیا

.....

گرچه مظلومی مولا سندی معتبر است؛ این سند ثابت و امضا شده با میخ در است
شهادت حضرت زهرای اطهر تسلیت باد..

.....

چرا شب غم ما را سحر نمی آید؟ ..... چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید؟
عزیز فاطمه! یکدم بیا به محفل ما ...... مگر به مجلس مادر، پسر نمی آید؟

.....

امشب ز غم تو آسمان بی ماه است ..... چشم و دل ما قرین اشک و آه است
رفتی به جوانی ز جهان یا زهرا ...... گل بودی و عمر هر گلی کوتاه است

.....

در رتبه انبيا مقدم زهراست ..... همتاي علي مرد دو عالم زهراست
برگوي به آن که اسم اعظم جويد ..... شايد که تمام اسم اعظم زهراست

.....

درياست علي و کوثرش فاطمه است .. مولاست علي و همسرش فاطمه است
با آن که حسين است پناه دو جهان ...... در ضل پناه مادرش فاطمه است

.....

زهرا که شهید گشت بی جرم و گناه .... هست از غم او، سینه ی عالم پر آه
ناموس خدا کجا و سیلی خوردن؟ .......... لا حول و لا قوة الا بالله

.....

ای کاش فدک این همه اسرار نداشت ..... ای کاش مدینه در و دیوار نداشت
فریاد دل محسن زهرا این بود ..... ای کاش در سوخته مسمار نداشت

.....

دانی که چرا صورت زهرا شده نیلی؟ ..... می خواست رخش پیش عدو زرد نباشد
ای کاش یکی بود در آن کوچه و می گفت: ..... آن کس که به زن حمله کند، مرد نباشد

.....

الا ای چاه، یارم را گرفتند ......... گلم، عمرم، بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی ...... همه دار و ندارم را گرفتند

.....

حضرت زهرا(سلام الله عليها) مي فرمايند:
خدایا مرا فارغ کن؛ تا تمام توجه ام به آن باشد که برای آن خلق شده ام..

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: